پرش به محتوا

آبشش

  • از
آبشش معنی انگلیسی

معادل آبشش به انگلیسی به همراه املا، مترادف، تلفظ و مثال های کاربردی در این یادداشت بررسی می شود.

ترجمه و معنی آبشش به انگلیسی    

معادل رایج کلمه “آبشش” در زبان انگلیسی “gill” است. این کلمه برای اشاره به اندام تنفسی جانوران آبزی مانند ماهی ها، سخت پوستان و نرم تنان به کار می رود.

  • Ctenidium: این کلمه برای اشاره به نوع خاصی از آبشش که در برخی از جانوران آبزی مانند شانه داران وجود دارد، به کار می رود.

 

1. Gill:

  • معنی: آبشش
  • مثال:
    • Fish breathe through gills. (ماهی ها از طریق آبشش ها تنفس می کنند.)

 

2. Branchiae:

  • معنی: آبشش (معمولاً برای آبشش سخت پوستان و نرم تنان استفاده می شود)
  • مثال:
    • Crabs have branchiae for respiration. (خرچنگ ها برای تنفس آبشش دارند.)

 

3. Operculum:

  • معنی: پوش آبشش (پوششی که آبشش ها را در برخی از ماهی ها می پوشاند)
  • مثال:
    • The operculum protects the gills from damage. (پوش آبشش ها را از آسیب محافظت می کند.)

 

4. Gill filament:

  • معنی: رشته آبشش
  • مثال:
    • Oxygen is extracted from water by the gill filaments. (اکسیژن توسط رشته های آبشش از آب استخراج می شود.)

 

5. Gill raker:

  • معنی: خار آبشش یا آبشش چارویی (ساختاری که روی رشته های آبشش قرار دارد و برای فیلتر کردن غذا از آب استفاده می شود)
  • مثال:
    • Gill rakers prevent large particles from entering the digestive system. (خارهای آبشش از ورود ذرات بزرگ به سیستم گوارش جلوگیری می کنند.)

 

6. Gill slit:

  • معنی: شکاف آبشش
  • مثال:
    • Water enters the fish’s body through the gill slits. (آب از طریق شکاف های آبشش وارد بدن ماهی می شود.)

 

7. Gill arch:

  • معنی: قوس آبشش
  • مثال:
    • The gill arches support the gills. (قوس های آبشش از آبشش ها پشتیبانی می کنند.)

 

8. Respiratory epithelium:

  • معنی: اپیتلیوم تنفسی (بافتی که در تبادل گاز در آبشش ها نقش دارد)
  • مثال:
    • The respiratory epithelium is very thin to allow for efficient gas exchange. (اپیتلیوم تنفسی برای تبادل کارآمد گاز بسیار نازک است.)

 

9. Countercurrent flow:

  • معنی: جریان متقابل (جریانی که در آن آب و خون در جهت مخالف یکدیگر حرکت می کنند تا تبادل گاز را بهینه کنند)
  • مثال:
    • Countercurrent flow allows for maximum oxygen extraction from water. (جریان متقابل به حداکثر استخراج اکسیژن از آب اجازه می دهد.)

 

10. Branchial circulation:

  • معنی: گردش خون آبششی (سیستم گردش خون که خون را به آبشش ها و سپس به بقیه بدن می برد)
  • مثال:
    • The branchial circulation delivers oxygen to the body’s tissues. (گردش خون آبششی اکسیژن را به بافت های بدن می رساند.)

آبشش معنی انگلیسی

انتخاب معادل مناسب آبشش

انتخاب معادل مناسب برای “آبشش” در زبان انگلیسی به عوامل مختلفی بستگی دارد، از جمله:

  • مخاطب: اگر مخاطب شما عامیانه است، بهتر است از کلمه “gill” استفاده کنید. اما اگر مخاطب شما متخصصان علمی هستند، می‌توانید از کلمه “branchia” استفاده کنید.
  • لحن: اگر لحن شما رسمی است، بهتر است از کلمه “gill” یا “branchia” استفاده کنید. اما اگر لحن شما غیررسمی است، می‌توانید از کلمه “gills” استفاده کنید.
  • موضوع: اگر موضوع شما علمی است، بهتر است از کلمه “branchia” استفاده کنید. اما اگر موضوع شما عمومی است، می‌توانید از کلمه “gill” استفاده کنید.

 

مثال‌هایی از کاربرد معادل‌های انگلیسی آبشش

  • The fish used its gills to breathe underwater. (ماهی از آبشش‌های خود برای تنفس در زیر آب استفاده می‌کرد.)
  • The branchiae of the shark were covered with a protective layer of mucus. (آبشش‌های کوسه با یک لایه محافظتی از مخاط پوشیده شده بودند.)
  • The fish had four pairs of gills on each side of its body. (ماهی چهار جفت آبشش در هر طرف بدنش داشت.)
  • The operculum of the fish opened and closed as it breathed. (دریچه آبشش ماهی هنگام تنفس باز و بسته می‌شد.)

 

درباره توسعه فردی و آموزش زبان انگلیسی در این مقاله بررسی شده است. در اپلیکیشن سلام زبان به بهترین دیکشنری آنلاین زبان انگلیسی  دسترسی دارید.

 

 

برچسب‌ها: